*امام رضا(ع) در روایتی، یقین را بالاترین درجات انسان میداند و میفرماید: «لَم یُقسَمْ بَینَ العِبادِ شیءٌ أقَلُّ مِن الیَقینِ» درباره این روایت توضیحاتی بفرمایید.
روایتی که قسمتی از آن را نقل کردید، حدیث شریفی است که ثقهالاسلام مرحوم کلینی(ره) در کتاب گرانسنگ کافی نقل میکند که امام هشتم علی بن موسیالرضا(ع) فرمودند: «الإیمانُ فَوقَ الإسلامِ بدَرَجَه، و التَّقوی فَوقَ الإیمانِ بدَرَجه، و الیَقینُ فَوقَ التَّقوی بدَرَجَةٍ، و لَم یُقسَمْ بَینَ العِبادِ شیءٌ أقَلُّ مِن الیَقین». این روایت، شاه کلید سعادت ابدی انسان را نشان میدهد و میتواند راهگشای امور مادی و معنوی انسان شود.
امام رضا(ع) در این روایت ارزشمند، با مقایسه اسلام، ایمان، تقوا و یقین، بالاترین درجه یک انسان را معرفی میفرماید و یقین را عالیترین درجه او میشمارد که انسان میتواند به آن نائل شود.
چرا در روایات اهل بیت(ع) اینقدر به مقام یقین اهمیت داده شده است؟
از موضوعاتی که در اخلاق و سلوک، تأثیر بسیاری دارد و ثمرههای فراوانی از آن حاصل میشود، یقین است. براساس آیات و روایات، یقین بالاترین مرحلهای است که انسان در مسیر تکامل به آن میرسد. برمبنای این روایت شریف، انسان اگر به درجه اسلام برسد، نخستین مرحله را طی کرده، اگر ایمان بیاورد، در مرحله دوم قرار گرفته و چنانچه تقوا پیشه کند، مرحله سوم را کسب کرده و آخرین و کاملترین مرحله که پس از تقوا پیش میآید، یقین است. البته رسیدن به یقین، به زبان، بسیار آسان و سهل است اما در عمل، خیلی مشکل و دشوار است. اصلاً هدف عبادت، یقین است. خداوند متعال میفرماید: «وَ اعبُد رَبَّکَ حَتّی یَأتیکَ الیَقینُ» یعنی تمام عبادات برای این است که یقین حاصل شود. همه نماز و روزه و خمس و زکات و دیگر اعمال عبادی انسان، به هدف کسب یقین است.
قطعاً دانستن فواید یقین، موجب ایجاد انگیزه و تمایل برای کسب آن در انسان میشود. مختصری از این فایدهها بفرمایید.
وقتی انسان به مرحله یقین برسد، آثار و فوایدی برای او نمایان میشود. از جمله آن آثار این است که دیگر برایش مهم نیست دنیا در دست چه کسی است و اگر اینطور شد، حسادتها، چشم و همچشمیها و رقابتهای مادی کنار میرود. امام باقر(ع) در پاسخ این پرسش که ارزشمندترین مردم چه کسی است، فرمودند: «مَن لا یُبالِی فی یَدِ مَن کانتِ الدنیا» یعنی باارزشترین مردمان، آن کسی است که برایش اهمیت نداشته باشد دنیا، مادیات، خانه، ماشین، پول و سرمایه در دست کیست. انسان اگر به مقام یقین برسد، این رتبه و درجه را کسب میکند. با رسیدن به این مقام، انسان آرامشی وصفنشدنی پیدا میکند که نمیتوان بها و ارزشی برای آن قائل شد. این اضطرابها و استرسهایی که الان بین مردم و در جامعه دیده میشود، همه محصول نبود یقین است. اگر یقین بیاید، نه تنها مادیات در چشم انسان، حقیر میشود و قناعت و رضایت سرتاسر وجود انسان را فرا میگیرد، بلکه دیگر از مرگ هم نمیهراسد و حاضر میشود جانش را هم در راه خدا فدا کند. منتظر نمیماند مرگ به سراغ او بیاید، بلکه او با استقبال به سمت آن میرود و بهترین نوع مرگ، یعنی شهادت را طلب میکند.
به طور نمونه ببینید امیرالمؤمنین(ع) آن نمونه کامل یقین، چطور به استقبال شهادت میرود و آن را در آغوش میگیرد: «وَالله ِلاَبنُ أبیطالِبٍ آنَسُ بِالمَوتِ مِنَ الطِّفلِ بِثَدیِ اُمِّه» به خدا سوگند که پسر ابوطالب با مرگ مأنوستر است تا کودک به پستان مادرش. یا حضرت قاسم بن الحسن(ع) در واقعه عاشورا، استقبال از مرگ و شهادت را چطور توصیف میفرماید: «أَحلی مِنَ العَسَل». نزد اهل یقین، این قدر مرگ و لقای الهی شیرین میشود که هیچ نگرانی و اضطرابی از نزدیکشدن آن ندارد. اصلاً واقعه عاشورا و نهضت کربلا، ثمره یقین حضرت سیدالشهدا(ع) و اصحاب با وفای آن حضرت(ع) است. یعنی این یقین توانست آن واقعه را رقم بزند. عاشورا، تجلیگاه مقام یقین است.
بهترین درسی که این روزها میتوانیم از نهضت عظیم کربلا بگیریم، درس یقین است. آثار یقین، ثمرات یقین و لذت یقینداشتن و آسایش و رضایتی که از آن برای انسان فراهم میشود را از لحظه لحظه قیام عاشورا مطالعه و در آن تأمل کرده و در کسب آن تلاش کنیم.
انسان از کجا متوجه شود به این مقام رسیده است؟
پاسخ این پرسش را خود امام رضا(ع) داده و در پاسخ کسی که از معنای یقین پرسیده، فرموده: «التَّوکُّلُ علَی اللّه، و التَّسلیمُ لله، و الرِّضا بِقَضاءِ الله، و التَّفْویضُ إلی الله». حضرت میفرمایند اگر توکل به خداوند برایت پیدا شد، اگر تسلیم امر خدا بودی، اگر به قضا و حکم الهی رضایت قلبی داشتی و اگر طوری شدی که امور را به خداوند واگذار کردی، اینها نشانه این است که مقام یقین را کسب کردهای.
راه رسیدن به این مقام آرامبخش و نجاتبخش چیست؟
همانطور که در حدیث شریف، از زبان مبارک امام رضا(ع) بیان شده، نخستین مرحله، «اسلام» است که انسان باید با مطالعه، تحقیق، تفکر و تأمل، اصول اسلام از توحید، نبوت، امامت، عدل و معاد را پذیرا شود. مرحله بعد یعنی «ایمان» این است که از مرحله زبان بگذرد و به قلب و عمل به ارکان سرایت کند، یعنی انسان در قلبش هم خدا را باور کند و براساس همین عقیده، اعمالش را انجام دهد. مرحله بعد که مرحله بالاتر از ایمان است، مقام «متقین» است. یعنی انسان علاوه بر انجام واجبات و ترک محرمات، مقید به انجام مستحبات و ترک مکروهات و توقف در شبهات هم شود. این درجه، درجه والایی است ولی باز هم مقدمه مقام یقین است. اگر انسان تقوا را پیشه خود کند و برای او ملکه شود، کمکم به مقام یقین میرسد. انسان باید با عزم جدی و مشارطه و مراقبه، این مراحل را گام به گام طی کند تا به آرامش در دنیا و سعادت ابدی نائل شود.
نظر شما